Perdic | دوربین مدار بسته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	CCTV camera U	دوربین مدار بسته
	observation camera U	دوربین مدار بسته
	security camera U	دوربین مدار بسته
	surveillance camera U	دوربین مدار بسته
	closed-circuit camera U	دوربین مدار بسته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pinning U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	pin U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	pinned U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	camera cycling rate U	نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
	closed circuits U	مدار بسته
	closed circuit U	مدار بسته
	closed magnetic circuit U	مدار مغناطیسی بسته
	closed circuit battery U	باتری با مدار بسته
	closed-circuit television U	تلویزیون مدار بسته
	closed circuit television U	تلویزیون مدار بسته
	closed coil armature U	ارمیچر مدار بسته
	closed circuit tunnel U	تونل مدار بسته
	vapor cycle U	سرد زائی مدار بسته
	oil circulation U	مدار یا مسیر بسته گردش روغن
	balances U	خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
	balance U	خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
	dip U	Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
	dips U	Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
	flattest U	بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
	flat U	بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
	sniper scope U	دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
	infinity method U	روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
	angle of view U	زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
	duplex U	مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
	duplexes U	مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
	cross line U	بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
	hyperfocal distance U	مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
	synchroscope U	دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
	closed cycle reactor system U	در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
	collimating sight U	دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
	packet U	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
	packets U	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
	pad U	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
	pads U	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
	composite circuit U	مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
	switching U	مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
	inferior planet U	سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
	packaging U	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
	mask design U	اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
	lens distortion U	خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
	child window U	پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
	powder train U	مدار خرج مدار باروت
	firing circuit U	مدار چاشنی مدار انفجار
	gift wrap U	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
	one hook U	مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
	multicast packet U	بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
	slated items U	مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
	interface U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	interfaces U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	telescopes U	دوربین
	far sighted U	دوربین
	opera glasses U	دوربین
	binocular U	دوربین
	presbyopic U	دوربین
	camera	دوربین
	night glass U	دوربین شب
	long sighted U	دوربین
	cameras U	دوربین
	far seeing U	دوربین
	the penetration of a telescope U	دوربین
	longsighted U	دوربین
	telescope U	دوربین
	far-sighted U	دوربین
	coarse sight U	دوربین یدکی
	telescope U	دوربین نجومی
	spyglass U	دوربین کوچک
	camera tube U	دوربین تلویزیونی
	camera nadir U	خط لولای دوربین
	pickup tube U	دوربین تلویزیونی
	television camera tube U	دوربین تلویزیونی
	theodo;ite U	دوربین مهندسی
	the penetration of a telescope U	قوه دوربین
	vial U	حباب دوربین
	reticle U	عدسی دوربین
	reflex sight U	دوربین منشوری
	telescopes U	دوربین نجومی
	box camera U	دوربین قوطی
	telescopy U	فن استعمال دوربین
	binocular U	دوربین دو چشم
	camera-shy U	بیزار از دوربین
	binocular U	دوربین دوچشمی
	hypermetrope U	ادم دوربین
	kodak U	دوربین عکاسی
	opticians U	دوربین فروش
	box cameras U	دوربین قوطی
	optician U	دوربین فروش
	field glass U	دوربین صحرایی
	CCTV camera U	دوربین نظارت
	observation camera U	دوربین نظارت
	security camera U	دوربین نظارت
	closed-circuit camera U	دوربین امنیتی
	gun sight U	دوربین توپ
	security camera U	دوربین امنیتی
	observation camera U	دوربین امنیتی
	CCTV camera U	دوربین امنیتی
	closed-circuit camera U	دوربین نظارت
	surveillance camera U	دوربین امنیتی
	surveillance camera U	دوربین نظارت
	metascope U	دوربین تک چشمی
	miniature camera U	دوربین مینیاتوری
	drawtube U	لوله دوربین
	sights U	دوربین دیدن
	director sight U	دوربین هادی
	sight U	دوربین دیدن
	cross hair U	خط داخل دوربین
	computing sight U	دوربین محاسب
	lens U	عدسی دوربین
	color camera U	دوربین رنگی
	elbow telescope U	دوربین بازویی
	electron camera U	دوربین الکترونی
	eye piece U	عدسی سر دوربین
	opera glass U	دوربین مخصوص اپرا
	minicamera U	دوربین خیلی کوچک
	colminator U	دوربین شاخص توپ
	riflescope U	دوربین روی تفنگ
	camera nadir U	محورلولایی دوربین عکاسی
	reticle U	تار موی دوربین
	miniature camera U	دوربین تصاویر کوچک
	infrared viewer U	دوربین دیدبانی شبانه
	camera magazine U	کاست فیلم دوربین
	infrared viewer U	دوربین مادون قرمز
	camera axis U	محور دوربین عکاسی
	reticle U	شبکه دوربین نجومی
	minicam U	دوربین خیلی کوچک
	camera window U	دریچه دیافراگم دوربین
	computing gunsight U	دوربین محاسب توپ
	dumpy level U	تراز دوربین دار
	isocentre U	خط المرکزین دوربین عکاسی
	line of collimation U	خط تنظیم عدسی دوربین
	drawtube U	دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
	flash bulb U	فلاش دوربین عکاسی
	fixed reticle U	عدسی ثابت دوربین
	tachymeter U	دوربین مسافت یاب
	macrometer U	دوربین مسافت سنج
	snooper scope U	دوربین تعقیب و دیدبانی
	sight U	دوربین نشانه روی
	air survey camera U	دوربین عکسبرداری هوایی
	sighting U	دیدن از داخل دوربین
	telescopic alidade U	عضاده دوربین دار
	vidicon U	لوله دوربین عکاسی
	sightings U	دیدن از داخل دوربین
	camera	دوربین یا جعبه عکاسی
	cameras U	دوربین یا جعبه عکاسی
	sights U	دوربین نشانه روی
	iris U	دیافراگم [دوربین عکاسی]
	tachometric sight U	دوربین مسافت سنج
	tachometric sight U	دوربین مسافت یاب
	spotting scope U	دوربین روی سه پایه
	glass U	ایینه شیشه دوربین
	(iris) diaphragm U	دیافراگم [دوربین عکاسی]
	tacheometer U	دوربین نقشه برداری
	camcorders U	دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
	eyeglass U	شیشهء دوربین یاذره بین
	computing gunsight U	دوربین محاسب عناصر تیر
	tricking U	درجه بندی عدسی دوربین
	photoheliograph U	دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
	cross hair U	تار موی وسط دوربین
	reticle U	میدان دید داخل دوربین
	dynameter U	اسباب سنجش قوه دوربین
	trick U	درجه بندی عدسی دوربین
	camcorder U	دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
	helioscope U	دوربین افتاب بینی خورشیدبین
	glass U	دستگاه ارتفاع سنج دوربین
	telescopic alidade U	سمت گیر دوربین دار
	tricked U	درجه بندی عدسی دوربین
	tachymeter U	دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
	focal length U	فاصله کانونی دوربین یاعدسی
	image camera tube U	لامپ تصویر میانی دوربین
	optician U	عینک فروش دوربین ساز
	powers U	درشت نمایی قدرت دوربین
	powering U	درشت نمایی قدرت دوربین
	instrument U	وسیله دوربین یا زاویه یاب
	powered U	درشت نمایی قدرت دوربین
	sighting device U	دوربین دستگاه نشانه روی
	power U	درشت نمایی قدرت دوربین
	opticians U	عینک فروش دوربین ساز
	air cartographic camera U	دوربین عکس برداری هوایی
	hyperope U	مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
	field glass U	عدسی درونی دوربین یاذره بین
	continuous strip camera U	دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
	phototelescope U	دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
	snooperscope U	دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
	race glass U	دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
	sound camera U	دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
	sniperscope U	دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
	tribrach U	گهواره نصب دوربین نقشه برداری
	time exposure U	مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
	synchronous sight U	دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
	angular velocity bombsight U	دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
	telecamera U	دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
	zoom lens U	عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
	theodolite U	دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
	zoom lenses U	عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
	starlight scope U	دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
	field of view U	حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
	floating reticle U	تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
	panoramic U	دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
	theodolites U	دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
	panorama U	منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد